توی دبيرستان ما يک پسر با استعدادی بود که توی المپياد شيمی مدال طلای کشوری و جهانی برده بود. مدير دبيرستان ما هم که از آن آدمهای "نئو حزب الهی" بود اصرار داشت که ايشان به جای مثلا دندانپزشکی، در رشته شيمی ادامه تحصيل بدهند.
البته اين مدير ما هيچگونه مسووليتی در قبال پيدا کردن کار برای فارغ التحصيل نخبه شيمی، چهار يا شش يا ده سال بعد در مملکت "گل و بلبل" احساس نمی کرد. گيرم که اين نخبه با پارتی يا بدون پارتی در فلان پتروشيمی يا فلان دانشگاه استخدام شود، آيا چنين شغلی خواهد توانست رفاهی معادل رفاه يک دندانپزشک را به ارمغان بياورد؟ مهمتر از اين، دندانپزشک در مطب خودش ارباب خودش هست، ولی اين نخبه شيميست ما کارمند يک "نئو حزب الهی" ديگر در فلان پتروشيمی يا بهمان دانشگاه خواهد بود.
*نئو حزب الهی: يک فروند حزب الهی آکبند که چهار بار متوالی مورد استحمام واقع شده و محاسنش به شيوه پروفسوری اصلاح شده است. تمام افکار و اعتقادات دست نخورده باقی مانده است.
No comments:
Post a Comment