Saturday, March 25, 2006

فيمينيست عليه فيمينيست!

امروز سری به وبلاگ زيتون زدم.
يک بخش بسيار بزرگ از متن اخيرش درباره اين هست که چرا لينک زنهای فيمينيست ديگر را برداشته است!

من به تجربه اعتقاد دارم زنها بزرگترين دشمنان همديگر هستند. من به اينکه انسان گرگ انسان هست شک دارم، (چرا که رفاه بشری به نوعی نتيجه همکاری انسانها بايکديگر هست) اما شکی ندارم که زنها گرگ زنها هستند مگر اينکه خلافش ثابت شود!

Tuesday, March 21, 2006

A house divided against itself

امسال به همت چند نفر از بچه ها مراسم درخور توجهی برای نوروز در دانشگاه ما، و در دانشکده ما ترتيب داده شده بود. علاوه بر معاون دانشکده که ايرانی هست، رئيس دانشکده و يکی از استادان ديگر هم آمده بود. چند نفر از کارمندان هم آنجا حاضر بودند. مساله رنج آور، اجتناب چند نفر از بچه ها از حضور دراين جمع و همچنين رفتار خشک بچه های ايرانی با همديگر بود.
عصر يکی از بچه هایي را که نيامده بود ديدم، مهمترين پرسش موجود در ذهنش اين بود که " آيا پس از لحظه سال تحويل دخترها و پسرها همديگر را ماچ کردند؟"
* عنوان پست: خانه اي که از درون تقسيم شده (نمی تواند پايدار باشد)، برگرفته از سخنرانی مشهور آبراهام لينکلن در سال1858 می باشد.

Tuesday, March 14, 2006

آمار حقوق بشر

چند روز پيش در کتابخانه آنلاين حقوق بشر خواهران برومند گشت می زدم. در مقابل تعداد انبوهی از کشته شدگان مسلمان ايرانی، تنها يک يهودی ايرانی، حبيب القانيان پس از انقلاب به سرنوشتی دچار شده بود که اسمش در آمار بيايد.


  • مسيحی: سه نفر
  • بهايي: 188 نفر
  • اسلام:٣٣٦٨ نفر
  • سنی: هفت نفر
  • بدون باور مذهبی: 78 نفر
  • نامعلوم: ١٣٢١نفر


در ضمن تعداد اعدام شدگان پس از سال 1362 بسيار پايين و انگشت شمار می باشد. (بيشتر همان قتلهای زنجيره ای و ميکونوس - دسته گلهای سعيد امامی- فلاحيان و هاشمی رفسنجانی )

علاوه بر اينها چند نفر هم در استان سيستان و بلوچستان کشته شده اند که اين پايگاه آماری دليل کشته شدن آنها را تلاش آنها برای انتقال يکی از فاميلهای نزديکشان که مخالف حکومت ايران بوده، اعلام کرده است.

از مخالفان محترم ساکن سيستان و بلوچستان تقاضا می شود از اين به بعد به گونه ای مخالفت کنند که ما هم بفهميم و خدای ناکرده با قاچاقچيان مواد مخدر اشتباه نگيريم.

همچنين اسم سعيد سلطانپور (نمايشنامه نويس و شاعر مارکسيست) را ما نتوانستيم در اين ليست پيدا کنيم گفتم شما هم بگرديد شايد پيدا کرديد!

* آن موقع که من اين کتابخانه آنلاين رو بررسی کردم، و ضعيت همانگونه بود که گفته ام. ، اخيرا دونفر يهودی ديگر هم به ليست اضافه شده، همچنين اسم سعيد سلطانپور هم اضافه شده.

آن موقع منظور من، نشان دادن تعداد نسبی اعدامها،( با اشاره ای مختصر به ناکامل بودن آمار اين مجموعه) بود. نکته بسيار برجسته، مخالفت بسيار شديدتر جمهوری اسلامی با بهايي گريست، در مقايسه با يهودي گری، - اما از آنجا که بهاييان قدرت تبليغی کمتری نسبت به يهوديان دارند، همواره بر دشمنی جمهوری اسلامی با يهوديان تاکيد می شود.

تفتيش عقايد

اصل بيست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ايران مي‌گويد "تفتيش عقايد ممنوع است و هيچكس را نمي‌توان به صرف داشتن عقيده‌اي مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد".
آيا فرمهای استخدام، ثبت نام در مدرسه و غيره که از دين و مذهب شخص سوال می کنند مصداق تفتيش عقايد نيستند؟

Sunday, March 12, 2006

دوازده مرد خشن ، ما و مخالفان

چندی قبل فيلم دوازده مرد خشن( با بازی و تهيه کنندگی هنری فوندا) را ديدم. فيلم از ابتدا تا پايان در اتاق مشاوره هيات منصفه يک دادگاه می گذرد. دادگاه برای رسيدگی به قتل مردی در محله ای فقير نشين تشکيل شده است. متهم اصلی پرونده، پسر جوان مقتول می باشد. پيرمرد صاحبخانه و زنی که در ساختمان روبروی خانه مرد زندگی می کند، به عنوان شاهد، اظهار می کنند که پسر جوان را در حين قتل ديده و صدای او را شنيده اند. وکيل پسرهم که از طرف دادگاه منصوب شده است، عملاً معتقد به جرم پسرک هست و تلاشی برای آزمودن ادعاهای شهود به عمل نمی آورد.

تمام اعضای هيات منصفه دوازده نفره، بجز يک مهندس آرشيتکت (هنری فوندا) با شهادت شهود قانع شده اند و سعی دارند هرچه سريعتر، با اعلام موافقت اکثريت قاطع هيات منصفه با اتهام، به سر کارهای خود برگردند. در اين ميان، مرد آرشيتکت، ابتدا در ميان استهزا و طعنه ديگران، مخالفت خود را با اتهام پسر اعلام می کند. اما برای راضی کردن ديگر اعضای هيات منصفه راهی دشوار در پيش دارد.

پسر يکی از اعضای هيات منصفه، او را ترک گفته، و اينک، اين عضو می خواهد انتقام پسرش را از پسر مقتول بگيرد. ديگران نيز به دليل اينکه پسر از محله ای پست هست با او همدردی نشان نمی دهند.

آرشیتکت، با ايمانی راسخ به بی گناهی پسر جوان، ناسازگاريهای داستان شهود را يکی پس از ديگری بر می شمرد، و قضاوت را بر عهده وجدان ديگر اعضای هيات منصفه می نهد. ابتدا پيرمردی، سپس مردی که جوانيش در همان محله ها سپری شده بود و ديگر اعضا يکی پس از ديگری با او هم اعتقاد می شوند و رای به بی گناهی پسر می دهند.

من اگر جای آن آرشيتکت بودم، ممکن بود با بيان خشمگينانه دلايلم، با تحقير ديگر اعضای هيات منصفه که مسايل بديهی را نمی فهمند و نمی بينند و خلاصه با روشی مشابه آنچه ما در مقابل مخالفانمان انجام می دهيم، پسر جوان را به کشتن دهم.

Saturday, March 11, 2006

به مناسبت هشتم مارس روز جهانی زن!

پيشنهاد می کنم هواداران حقوق برابر برای زنان (از جمله حق استاديوم رفتن ) برای بدست آوردن حق بسيار جذاب سربازی رفتن به مدت دوسال نيز مبارزه کنند.