Tuesday, January 17, 2006

در باب سی ان ان و تلوزيون در مملکت خاج پرستان
سی ان ان شايد مهمترين شبکه خبری آمريکا باشد. هفت هشت نفر گزارشگر دارد که معمولاً اين روزها يکی شان در عراق مستقر می شود. از اين گزارشگرها کريستين امانپور که با خاتمی و احمدی نژاد مصاحبه کرده است براي ايرانيان آشناست. ديگری هم اندرسون کوپر هست که آدم بدی به نظر نمی رسد. چند نفر گوينده خبر هم دارد که من مخصوصاً از يکيشان که پيرزنی هست به نام جری ويليس که هنگام گفتن خبر زلزله يا گيرافتادن معدنچيان نمی تواند جلوی خنده اش را بگيرد، بدم می آيد. پارسال يک گوينده ايرانی الاصل به نام رودابه (رودی) بختيار داشتند که امسال از او خبری نيست. يک بخشی هست که به بررسی تحولات بازار بورس می پردازد و تحليلهای جالبی ارائه می دهد. يک دکتر هندی الاصل به نام "سانجی گوپتا" و يک کچل عينکی به نام "علی ولشی" هم نمک برنامه هستند. چند نفر مصاحبه گر (Anchor) هم دارند که دو نفرشان را من معرفی می کنم:

لو دابز:لو دابز يک آدم تپل حدوداً پنجاه ساله هست که گويا مادرکشتگی با مکزيکی ها دارد. همواره روی تقويت مرزهای آمريکا با مکزيک و اخراج کارگران غير قانونی بحث می کند و يا به واردات کالاهاي ارزانقيمت چينی می تازد. ارتباط عجيبی هم بين خطر تروريستهای القاعده و مرز مکزيک برقرار کرده، به اين شکل که ممکن هست تروريستهای القاعده برای ورود غير قانونی به آمريکا از مرز مکزيک استفاده کنند. او در انتهای برنامه اش از اينکه گوش شنوايي برای حرفهايش وجود ندارد تاسف می خورد. اين آدم چون حرفهاي تکراری می زند برنامه اش کسل کننده هست.

لری کينگ


اين آدم مراياد آقای اصغر س. می اندازد. آدمی هست لاغر، عينکی، پير و لکن تند و تيز. او در برنامه اش که Larry King tonight نام دارد به صحبت با سياستمداران (مثلاً جيمی کارتر)، نويسندگان و هنرپيشگان (مثلاً جری لوئيس) يا آدمهای خبرساز (مثلاً زنی که شوهرش در فلان حادثه کشته شده است) می پردازد. وقتی مصاحبه کننده اي سياستمدار يا نويسنده و روزنامه نگار هست بحث های درست و حسابی در می گيرد. سياستمدارهای اينجا برخلاف تلقی ما از سياستمدار بيشتر آدمهای رو راستی هستند. هنرپيشه ها (مخصوصاً زنهای هنرپيشه) معمولاً رياکارتر هستند و سعی می کنند پشت يک تصوير مصنوعی از خود قايم شوند (البته استثناهايي وجود دارد).متن اين مصاحبه ها را در سايت http://transcripts.cnn.com/TRANSCRIPTS/lkl.html
می توانيد پيدا کنيد.
در مصاحبه با جيمی کارتر يک بحث جالب مطرح شد، در اين مصاحبه که راجع به بنيادگرايي بحث مي شد، کارتر اين حرفها را زد

"A fundamentalist by, almost by definition as I describe is a very strong male religious leader,
always a man, who believes that he is completely wedded to God, has a special privilege and relationship to God above others.
And, therefore, since he speaks basically in his opinion for God, anyone who disagrees with him at all is inherently and by definition wrong and therefore inferior.


The other thing they do, and this is the only other thing I'll add, is that they don't believe that it's right to negotiate or to compromise with people who disagree with them because any deviation from their absolute beliefs is a derogation of their own faith. ..."

يک بنيادگرا، بنا به تعريف، يک مرد، ، غالباً يک مذکرهست که اعتقاد دارد با خدا، يکتا شده است،( در خدا ذوب شده است) و بنابراين در مورد رابطه با خدا نسبت به ديگران برتری دارد.بنابراين ، چون او ، عقايد خودش را به نام خدا بيان می کند، هرکسی که با او مخالفت ورزد، به طور کلی در اشتباه هست و اصولاً پست تر محسوب می شود.مورد ديگری که من اضافه می کنم اينست که آنها معتقدند که مذاکره کردن با ديگران يا کوتاه آمدن ، اشتباه هست،زيرا نيازمند انحراف از اعتقادات بنيادی و ايمانی آنهاست.
مرجع:
http://transcripts.cnn.com/TRANSCRIPTS/0511/02/lkl.01.html

No comments: